(این نامه به وزارت دادگستری فرستاده شد، کُد پیگیری 6530410. جواب؟ خودتان پیگیری کنید تا متوجه شوید رشوه خواری، نهی از معروف و امر به منکر از کجا آب میخورد)

با سلام،

شکایت و اعتراض به روند پرونده،                                          (رشوه خواری و تبانی علیه نظام ایران) در دادگستری لَنگرود – گیلان

اینجانب سیّد عیسی موسوی گزافرودی، نام پدر                           به شمارۀ شناسنامۀ                     صادره از        ، کُد ملّی                                 متولد ۱۳۴۵.۰۶.۲۰ ساکن سوئد- استکهلم.

شرح:

ابلاغیه ۹۵۱۰۱۰۱۴۲۱۱۰۳۶۴۶ تاریخ تنظیم ۱۳-۰۹-۱۳۹۵ شمارۀ بایگانی شعبه ۹۵۰۳۹۳ یک روز بعد از تشکیل جلسۀ دادگاه به دست پدرم در ایران – نوشهر رسید؟ ابلاغیه 3 روز بعد از تشکیل جلسۀ دادگاه از طریق اینترنت به دست من در سوئد رسید، در صورتی که همه جا ذکر شده بود که من ساکن سوئد – استکهلم از سال 1367 هستم.

از این مطلب در کتابم “هویّت زدایی کودکان مسلمان در سوئد” بعنوان کاغذهای خریداری شده از ایران نام برده ام که در سوئد به ثبت و چاپ رسیده اند.

هنوز برای من نتیجۀ دادگاه، نتیجۀ شکایت و دیگر مسائل در این زمینه مورد ابهام است، ولی نتیجۀ عملی سوءاستفاده از این موضوع منجر به گروگان گیری فرزندانم در سوئد از سال 2016 شده است.

به عبارت دیگر، دادگستری لَنگرود کمک به دولت سوئد در هویت زدایی دو کودک مسلمان، بلکه دو نوادۀ پیامبر کرده است.

سوأل؛ آیا دادگستری لَنگرود – گیلان به ایران و نظام ایران قسم خورده یا به نظام اسلام ستیز سوئد[1]؟

تبانی علیه نظام ایران

سال 2015 به دادگستری لَنگرود ارجاع کردم و گفتم که مادر بچه های من طبق قوانین ایران امتناع از امر به معروف و نهی از منکر دارد و در این زمینه خانوادۀ او هم با او هم ساز شده اند.

آن آقای مسئول دفتر ادعا کرد “آقا، این چه حرفی است، تا 10 سال دیگر روسری در ایران معنایی نخواهد داشت” و حالا حدود 4 سال پس از آن میبینیم که چه به سر روسری ایران دارد می آید!

از طریق محل اطاق کار او و سال مورد نظر، شما میتوانید او را شناسائی کنید.

وقتی ایرانیهای بی غیرت ولی مسئول، هر چند مسئولیت کوچک، را میبینم که اینچنین به ایران و مسلمانان صدمه میزنند، به هموطنان غیور سوئدی خود غبطه می خورم، که از کوچک تا بزرگ، مسئول یا غیرمسئول، پروژۀ مخملی هویت زدایی کودکان مسلمان را در سوئد این چنین سنسور میکنند.

چرا حالا؟

حال که تمامی مراحل قانونی سوئد را پشت سر گذاشته و شکایتی از سوئد به دادگاه اتحادیۀ اروپا به عنوان آزار و اذیّت اعتقادی، جرم علیه آزادی بیان، جرم علیه آزادی چاپ، جرم علیه کنوانسیون حقوق کودکان و جرم علیه حقوق بشر می برم، و این واقعیت که از سازمان ملل تقاضای امنیت جانی برای خود دارم که پناهگاه مرا به نروژ محل سکونت سلمان رشدی و شیرین عبادی ببرند، وقت آن رسیده که کمک دادگستری لَنگرود به اسلام ستیزان سوئدی را به ایرانیان، حکومت و انقلاب ایران و همچنین جهان مسلمان افشاء کنم، خدمتی باشد برای فرزندانم، دین اسلام و اعتقاد خودم به وحدانیت خدا.

نتیجه:

بدون در نظر گرفتن ابعاد سیاسی آن، من و فرزندانم، بعنوان یک ایرانی و نوادگان پیامبر که مورد ظلم و ستم دادگستری لَنگرود – گیلان قرار گرفته ایم، حق و حقوق قانونی خود را میخواهیم، طبق قوانین مدنی و شرعی که مراجعه قضائی ایران باید به آن عمل کند و درخواست قصاص مجرمان را دارم.

یادآوری:

خلاف دیگری هم در دادگستری لَنگرود درمورد یک پروندۀ دیگر که از اهمیّیت کمتری برای من برخوردار است انجام شده، به همین دلیل بعداً از آن نام خواهم برد.

لطفا مرا در جریان روند پرونده از طریق ایمیل isa_tkd@hotmail.com و یا تلفن                    بگذارید.

با تشکر

سیّد عیسی موسوی

۱۸ بهمن ۱۳۹۷ برابر با ۷ فوریه ۲۰۱۹

[1] لارش ویلکس نقاش کاریکاتورهای پیامبر اسلام در سوئد برای بزرگ نمایی آزادی بیان در سوئد 24 ساعته محافظ دارد، از طرف دیگر دادگستری غیور سوئد بخاطر کتابهایم در دفاع از اسلام و مسلمانان سوئد فرزندانم را به خاطر آزادی بیان به گروگان گرفته با کمک از ایران و یک دادگستری ایرانی!